
بازگشت به خودِ حقیقی
میان جهانها قدم میزنم تا تو را به خانه بازگردانم
چرا اینجا هستم – ماموریت من
من نیامدهام تا راهی را که دیگران ساختهاند دنبال کنم،
آمدهام تا راههایی نو بسازم — در قلمرو آگاهی، انرژی و روح.
ماموریت من یادآوریست.
تا کسانی را که فراموش کردهاند چه کسی هستند، بیدار کنم.
تا کمک کنم دیگران از خاکستر هویتهای کهنه، دردهای گذشته، و برنامهریزیهای قدیمی برخیزند.
تا فرکانس خانه را به این بُعد بیاورم.
تا نادیدنی را احساسپذیر کنم.
تا اتحاد مقدس زنانه و مردانهی الهی را در درون همهی ما بازگردانم.
تا به تو یادآوری کنم که تو خراب یا گم نیستی — تو در حال تبدیل شدنی.
از طریق کارم به عنوان کوچ آگاهی، شفادهنده، کیمیاگر، سخنگو، و قواق،
فضاهایی تحولآفرین خلق میکنم که خرد باستانی را با علم روز پیوند میدهند.
علوم اعصاب، شفای انرژی، تمرینات معنوی، و مربیگری روح را در هم میتنم
تا به تو کمک کنم به تمامیت وجودت بازگردی.
من اینجا هستم تا شعلهی مقدس درونت را شعلهور کنم.
تا تو را به دانایی درونت بازگردانم.
تا به تو کمک کنم در الگوی الهیات برخیزی — تماماً مجسم، تماماً بیدار
کار مقدس من – آنچه ارائه میدهم
کار من صرفاً یک خدمت نیست—یک پیشکش روحیست.
هر آنچه به اشتراک میگذارم از یادآوری حقیقت وجودیمان سرچشمه میگیرد: بینهایت، الهی، و کامل.
بهعنوان یک قواق ، من پل ارتباطی میان قلمروهای مختلف هستم—پیامهایی از نادیدنیها را ترجمه میکنم و بافتی از خرد کهن، علوم اعصاب، انرژیدرمانی و تمرینات تجسمی را میتنم تا تو را به جوهر اصیلت بازگردانم.
چه در پی شفا، بیداری انرژی، همراستایی با روح، یا یافتن معنای عمیقتری باشی، پیشکشهای مقدس من طراحی شدهاند تا در جایی که هستی تو را ملاقات کنند و تو را بهسوی جایی که روحت مشتاق آن است راهنمایی کنند.
کوچینگ تحولآفرین
جلسات فردی روحی و فضای کوچینگ چندبعدی
این جلسات برای «درمان» نیستند چون تو شکسته نیستی.
اینها فضایی برای یادآوری هستند.
در این مسیر، به تو کمک میکنم تا انسدادهای احساسی را آزاد کنی، باورهای محدودکننده را بازنویسی کنی، خرد درونت را بیدار کرده و قدرت شخصیات را پس بگیری با استفاده از ابزارهای مبتنی بر علوم اعصاب، راهنمایی شهودی و همراستایی عمیق انرژی.
هر جلسه، مراسمی مقدس است.
هر فضای کوچینگ، دریچهای به سوی تجسمِ بالاترین نسخهی توست.
چیگونگ و تمرینات انرژی
حرکت باستانی – شفای مدرن
من تو را در تمریناتی همراهی میکنم که جریان انرژی حیات (Qi) را از طریق تنفس، حرکت، و حضور بیدار میکند.
چیگونگ بدن را به یک کانال مقدس تبدیل میکند، سیستم عصبی را تنظیم مینماید، شهودت را تقویت کرده و تو را با ریتم طبیعت همراستا میسازد.
این مسیری برای تجسم است، نه فرار—جایی که از طریق بدن به حقیقتت بازمیگردی.
شفا و کار روحی
یادآوری. بازگشت به خانه. شعلهی الهی درون.
در آغوش فضایی مقدس و آرام، من با تو هستم.
با نجوای روح، با نور الهام، و با ابزارهای کیمیاگرانهای که از دل عشق سرچشمه میگیرند.
اینجا جاییست که قطعات گمشدهی روحت با مهربانی گرد هم میآیند
کودک درونت شنیده میشود، اجدادت آرام میگیرند، انرژی زن مقدس درونت بیدار میشود.
تو در این مسیر، تنها نیستی.
من با تو میمانم، در سکوت و حضور،
تا به یاد آوری که تو همیشه تمام بودهای
همیشه نور، همیشه عشق.
کیستی من – داستان یک روح
من به این دنیا نیامدم که جا بیفتم،
آمدهام برای یادآوری.
برای بیدار کردن رشتههای حافظهی کهنی که در روحم حک شدهاند.
در خوابهایم به جاهایی رفتم که هرگز در این زندگی نبودم،
اما از خود این دنیا برایم آشناتر بودند — مثل خانه.
از دل آتش گذشتهام — آتش روحی، احساسی، و اجدادی — و به یاد دارم:
من خودِ آتش بودم.
از آتش زاده شدهام.
دانش ستارگان را در دل دارم، اشتیاق کهکشانها را، و نجواهای جهانهای نادیدنی را.
همیشه بخشی از من فراتر از زمان زیسته است
آزاد، بیانتها، ساکت و در انتظار.
و بخشی دیگر، انسانیست
که مشتاق است آسمان و زمین را با عشق و یادآوری در هم آمیخته کند.
خانه را هرگز فراموش نکردهام
آن مکان نور ناب و عشق بیقید و شرط.
آمدهام تا پژواک آن را به جهان ماده بیاورم.
تا پلی باشم میان ابعاد ,قواق
پیامآوری میان جهانها.
من اینجا نیستم برای دیده شدن.
اینجا هستم برای فعال کردن.
برای جرقه زدن.
برای یادآور شدنِ شعلهی مقدس درون تو
سفر بیداری
سفر تحولآفرین من به سوی خودشناسی و رشد معنوی را کاوش کنید.
همراستایی و شکوفایی
با روشنبینی تازهای که یافته بودم، آغاز به همراستا کردن زندگیام با حقیقت درونم کردم. این یعنی پرورش روابط اصیل، در آغوش کشیدن مهربانی با خود، و پایبندی به رشد شخصی، در حالی که به تمرینهای معنویام وفادار ماندم.
تلاطم روح
زندگی یکنواخت به نظر میرسید، اما اشتیاقی نامفهوم برای چیزی عمیقتر کمکم درونم شکل گرفت. ملاقات با کتابها، افراد یا لحظات همزمانی، کنجکاوی مرا درباره معنای زندگی و هدف واقعیام برانگیخت.
شب تاریک روح
دورانی از تلاطم درونی و تردید آغاز شد؛ زمانی که باورهای کهنه فرو ریختند. احساسی از گمگشتگی بر من چیره شده بود، اما همین بحران مرا واداشت تا با ترسهایم روبهرو شوم و بارهای گذشتهای را که دیگر خدمتی به من نمیکردند، رها کنم.
زندگی آگاهانه و هدفمند
امروز با حسی از اتصال، هدفمندی و آرامش زندگی میکنم. سفر همچنان ادامه دارد، اما اکنون هر روز را بهعنوان فرصتی برای رشد، بخشش و کشف زیبایی بیپایان درون و پیرامونم مینگرم.
لحظات اشراق
پیشرفتهای کوچکی آغاز شدند: حس آرامشی ناگهانی در مدیتیشن، وضوحی در میانهی سردرگمی، یا قدردانی عمیق از زیباییهای سادهی زندگی. این لحظات همچون نجواهایی از سوی خودِ برترم بودند.
دعوت به کاوش
شروع به جستجوی پاسخها از طریق مدیتیشن، پیادهروی در طبیعت و آموزههای معنوی کردم. کاوش در ذهنآگاهی و حکمتهای کهن، ذهنم را به ارتباط عمیق همه چیزها باز کرد.
بهعنوان یک مربی آگاهی، شفادهنده، رهبر و نویسنده
در مسیر بیدارسازی، شفا و تحول درونی انسانها گام برمیدارم
مسیر زندگیام هیچگاه معمولی نبوده؛ ترکیبی از مهارت فنی، بینش تجاری، و جستجوی عمیق برای درک معنای انسانبودن. این مسیر با شیفتگی به حل مسئله آغاز شد، بر پایهای از هوش تجاری و برنامهنویسی. اما بهزودی دریافتم که کنجکاوی من فراتر از کدها و اعداد است.
در دل دنیای ساختارمند فناوری، سفر شخصی خودشناسیام را آغاز کردم.
بیداری عمیقی در درونم شعلهور شد که اشتیاقی برای درک جوهر رفتار انسانی در من برانگیخت. پرسشهایی در ذهنم شکل گرفت: ما جهان را چگونه ادراک میکنیم؟ چه چیزی واقعیت ما را شکل میدهد؟
این پرسشها مرا به سوی حوزه شگفتانگیز علوم اعصاب سوق داد، جایی که رازهای مغز انسان با منطق برنامهنویسی تلاقی مییابند. این سفر دوگانه یکی در مسیر رشد حرفهای و دیگری در روشنسازی درونی نگاهم را دگرگون ساخت.
آموختهام که چالشها را نهتنها بهعنوان معماهای فنی، بلکه بهعنوان فرصتهایی برای پیوند تجربه انسانی با راهحلهای نوآورانه ببینم. همان اصولی که یک اپلیکیشن موفق را هدایت میکنند کارآمدی، سازگاری، و تفکر کاربرمحور با اصول تعاملات انسانی معنادار نیز همراستا هستند.
امروز کار خود را تلفیقی از هنر و علم میبینم، جایی که فناوری به ابزاری برای افزایش فهم و تقویت ارتباط تبدیل میشود. باور دارم که ظرفیت ذهن، درست مانند یک قطعه کد، همیشه قابل بهبود، بهینهسازی و گسترش است. مأموریت من ادامه یادگیری، خلق و مشارکت در پروژههایی است که نه تنها مسائل را حل میکنند، بلکه پیوندهای عمیقتر میان انسانیت و فناوری را روشن میسازند. این سفر هنوز پایان نیافته و من با هیجان منتظرآنچه در پیش است هستم.


Transform
Empowering your journey to true self-discovery.
HEAL And Ascend
© 2024. All rights reserved.